30 مونولوگ به یادماندنی تاریخ سینما - تفطن

یک مونولوگ درجه یک و هیجان انگیز که هنرمندانه و عالی نوشته شده می تواند کاری کند تا فیلم جایگاهی رفیع و مهم در تاریخ سینما پیدا کند. اگر یک مونولوگ به خوبی اجرا گردد و در اختیار بازیگری بزرگ قرار بگیرد، تبدیل به لحظه ای ماندگار خواهد شد که ارزش دارد بارها و بارها تماشایش کنیم.

وقتی به لحظه ای از فیلم می رسیم که قرار است مونولوگی درخشان و به یادماندنی ببینیم و بشنویم فوری می فهمیم، لحظه ای به خصوص در فیلم که حس وحالمان را تغییر می دهد و می فهمیم شاهد اتفاقی تاریخی هستیم. این ها لحظاتی هستند که بعد از تماشاشان گریه کردیم، خندیدیم و خیلی وقت ها هم به خودمان آمدیم و گفتیم: عجب، هیچ وقت این شکلی به قضیه فکر ننموده بودم.

اشتباه برداشت نکنید، همه می دانیم که فیلم برداری و سبک بصری یک فیلم است که ماندگاری آن را در تاریخ سینما تضمین می نماید، ولی یک فیلم نامه درست نوشته شده و دیالوگ ها و مونولوگ های به یادماندنی چیزی است که تمام این عناصر فنی را کنار هم قرار می دهد.

1. روانی آمریکایی (American Psycho) - روتین صبحگاهی

• محصول: 2000
• نویسنده: گوینویر ترنر، ماری هارون
• کارگردان: ماری هارون
• بازیگران: کریستین بیل، جرد لتو، برت ایستون
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.6 از 10

من می تونم نگاه سرد و بی حسم رو پنهان کنم و وقتی باهام دست می دین پوست و گوشتم رو حس می کنید که پوست و گوشت شما رو لمس می کنه، و ممکنه فکر کنید سبک زندگی هامون شبیه همه و حتی می تونید با هم مقایسه شون کنید. ولی مسأله اینجاست که توی این لحظات من اصلا حونام پیش شما نیست و فکرم داره جاهای دیگه ای می گرده.

نقش آفرینی درخشان کریستین بیل در نقش پاتریک بیتمن همواره به نام یکی از برترین و تأثیرگذارترین بازی های عمر او شناخته می گردد. تعدادی از صحنه های فیلم خواسته یا ناخواسته خنده دار از آب در آمده اند (مثل جریان کارت ویزیت و حساسیت عجیب وغریبی که دورش ایجاد می گردد) ولی در کنار این ها یک سری لحظات و صحنه های واقعا آزاردهنده و ترسناک می بینیم که محال است از فکرمان پاک گردد.

در صحنه ابتدایی فیلم، دقایقی با شخصیت اصلی آشنا می شویم و طی تصاویری عجیب می فهمیم که چه در سرش می گذرد و چه برنامه ها و روتین هایی را هر روز صبح اجرا می نماید. در نمای معروفی از فیلم می بینیم که بیتمن لایه ای از ماسک را از روی صورتش برمی دارد و با چشمانی بی روح و بی حس به آینه خیره می گردد و یک لحظه به نظرمان می رسد که انگار داشته پوست صورت خودش را بر می داشته.

2. کوئین و اسلیم (Queen & Slim) - چی می خوای؟

• محصول: 2019
• نویسنده: لینا ویث
• کارگردان: ملینا متسوکاس
• بازیگران: جودی ترنر نامیت، دنیل کالویا، ایندیا مور
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.1 از 10

من فقط کسی رو می خوام که همواره قراره عاشقم باشه. هر اتفاقی هم بیفته عشقش کم نشه. کسی که دستم رو بگیره و هرگز رهاش نکنه. ولی همچین دختری باید خیلی خاص و ویژه باشه. چون قراره میراث من باشه.

کوئین و اسلیم قرار نیست بانی و کلاید دوران مدرن باشد. این داستان پرتنش و پرانرژی هویت مستقل خودش را دارد و به شکل آزاردهنده ای شبیه زندگی واقعی خودمان ساخته شده. این فیلم حرف ها و پیغام هایش را هم زیرپوستی و نامحسوس به بیننده ارائه می دهد و هم رو و مستقیم. پیغام هایی درباره رابطه بین سیاه پوستان و رابطه سیاه پوستان و آمریکا.

داستان دو عاشق سیاه پوست که در حال فرار هستند با نقش آفرینی به یادماندنی جودی ترنر نامیت و دنیل کالویا روایت شده است. کوئین با بازی ترنر نامیت، و اسلیم با بازی کالویا در ابتدای داستان حسی به هم ندارند. ولی طی ماجراهایی عمیقا عاشق یکدیگر می شوند و هم زمان که احساساتشان را بروز می دهند ما تعدادی از شاعرانه ترین و برترین مونولوگ های این یکی دو سال را می شنویم.

3. جنگ ستارگان: امپراتوری ضربه می زند (The Empire Strikes Back) - من پدرتم لوک

• محصول: 1980
• نویسنده: جرج لوکاس، لارنس کاسدان
• کارگردان: جرج لوکاس
• بازیگران: هریسون فورد، کری فیشر، مارک همیل
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.7 از 10

اگه می دونستی بخش تاریک چه قدرت بزرگی داره

نمونه درخشانی از به هم زدن انتظارات مخاطب. چطور ممکن است لوک اسکای واکر با این موجود پلید و شرور ارتباط خونی داشته باشد؟ آیا ممکن است لوک خوش قلب و درستکار در نهایت دچار همین سرنوشت تاریک گردد و به درون سیاهی و تاریکی کشیده گردد؟ وقتی مخاطبان با صحنه های پایانی قسمت دوم جنگ ستارگان روبرو شدند، تمام این سؤال ها در فکرشان می چرخید.

دنباله جدی تر و تاریک تری که برای امیدی تازه (A New Hope) همواره به نام یکی از برترین عناوین جنگ ستارگان شناخته می گردد. بخش زیادی از این پیروزیت مدیون همین افشاگری تکان دهنده است. وقتی دارث ویدر رو به لوک اسکای واکر گفت نه، من پدرت هستم خیلی ها در سالن های سینمای نمایش دهنده فیلم نفسشان را در سینه حبس کردند و ناباورانه به پرده خیره شدند.

4. ویپلش (Whiplash) - لحظه جدایی

• محصول: 2014
• نویسنده: دیمین شزل
• کارگردان: دیمین شزل
• بازیگران: مایلز تلر، جی. کی سیمونز، ملیسا بنوئیست
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.5 از 10

واقعیتش رو بخوای، بعد یه مدتی حتی فقط به خاطر اینکه ازم می خوای درام زدن رو کنار بذارم ازت بدم می آد. بعد کم کم از همدیگه متنفر می شیم. و اوضاع بینمون خیلی…خیلی زشت و ناجور می شه. به خاطر همه این دلایلی که گفتم، ترجیح می دم که همین الان تکلیفمون رو معین کنیم و از هم جدا شیم. چون من دلم می خواد تو کارم عالی باشم و نمی ذارم چیزی جلوم رو بگیره.

فیلم ویپلش به کارگردانی و نویسندگی دیمین شزل از آن فیلم هایی بود که در ابتدا کسی فکر نمی کرد به چنین جایگاه و پیروزیتی دست پیدا کند. ماجراهای نفس گیر پسر جوانی به نام اندرو که بی وقفه و با روحیه ای خستگی ناپذیر برای رسیدن به کمال در موسیقی کوشش می نماید و از روش ممکنی بهره می برد، به شکلی است که هم با آن احساس نزدیکی می کنیم و ارتباط می گیریم و هم از نکات خطرناکش درس می گیریم.

رابطه سرشار از آزار و تحقیر اندرو با مربی اش فلچر (جی.کی. سیمونز) چیزی است که لحظات فیلم را پر از انرژی و تنش نموده و مخاطبان را لبه جایگاه نگه می دارد. لحظات پرتنش و نفس گیر زیادی در ویپلش حضور دارند، ولی این صحنه به خصوص با قلب و احساس مخاطبان بازی می نماید. وقتی اندرو مقابل دختری که دوستش دارد می نشیند و قلبش را می شکند و با یکسری دلایل منطقی به او می گوید که بهتر است از هم جدا شوند.

5. چه زندگی شگفت انگیزی (Its A Wonderful Life) - به دام انداختن ماه

• محصول: 1946
• نویسنده: فیلیپ ون دورن استرن
• کارگردان: فرانک کاپرا
• بازیگران: جیمز استوارت، دانا رید، ویلیام ادموندز
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.6 از 10

ماه رو می خوای؟ فقط کافیه لب تر کنی و من طناب می ندازم دورش و می کشمش پایین. ماه رو می دم بهت.

این فیلم کریسمسی کلاسیک یک اثر حال خوب کن تمام عیار است که درس های مهم و دلنشینی برای تمام خاطبان دارد. یکی از مضامین اصلی و مهم فیلم نقش جامعه و آدم های مرتبط در آن است، اینکه چطور زندگی در بین جمعیتی از آدم ها باعث می گردد که حس کنیم زندگی امان معنا دارد و نقشی در اتفاق ها داریم.

چه زندگی شگفت انگیزی است صحنه و لحظه ماندگار کم ندارد، ولی جایی که درباره طناب انداختن دور ماه حرف می زنند از محبوب ترین لحظاتش است. در یک فلاش بک که جرج بیلی دوران دبیرستانش را به یاد می آورد، او را می بینیم که با همسر آینده اش مری هچ قدم می زند و از مرنام پایکوبی مدرسه به خانه می فرایند. دیالوگ های هوشمندانه و بامزه بین این زوج عاشق هم درگیرننده است و هم تأثیری ماندگار روی فکر مخاطب می گذارد. برای همین وقتی به مونولگ انتهای فیلم می رسیم امکان ندارد لبخندی به پهنای صورتمان نزنیم.

6. لبوفسکی بزرگ (The Big Lebowski) - من دود هستم

• محصول: 1998
• نویسنده: جوئل کوئن، اتان کوئن
• کارگردان: جوئل کوئن، اتان کوئن
• بازیگران: جف بریجز، جان گودمن، جولین مور
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.1 از 10

من دود هستم، پس به همین نام صدام بزن. حالا یا اون یا مثلا حضرت دود، یا دودر، یا ال دودرینو هم می تونید صدام بزنید اگه خیلی رو این چیزا حساس نیستید.

دود با بازی مثال زدنی جف بریجز مردی است که او را با یک لبوفسکی دیگر اشتباه گرفته اند و حالا در پی احقاق حقش است چون شبش را به هم ریخته اند و روی قالیچه اش خرابکاری نموده اند.

همین مونولگ دیوانه وار و خنده دار کافی است تا شما را با جهانی جنون آمیز این کمدی کالت و حالا کلاسیک برادران کوئن آشنا کند. داستانی ممول از لحظات ماندگار و بامزه و عجیب وغریب که محال است بعد از تماشا از یادتان بفرایند.

7. روز تعلیم (Training Day) - کینگ کنگ

• محصول: 1998
• نویسنده: دیوید آیر
• کارگردان: آنتوان فوکوآ
• بازیگران: دنزل واشنگتن، ایتان هاوک، اوا مندز
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.7 از 10

کینگ کنگ هم جلو من کم میاره عوضیا!

دنزل واشنگتن مونولگ های تأثیرگذار و درخشان زیادی در کارنامه اش دارد. تک گویی هایش در فیلم هایی مثل مالکوم ایکس (Malcolm X) و فیلادلفیا (Philadelphia) به قدری خوب هستند که می توانستند در این لیست جای بگیرند. با این حال سخنرانی پایانی اش در روز تعلیم جوری است که بالاتر از بقیه می ایستد.

جمله معروفش که می گوید کینگ کنگ هم جلو من کم میاره تبدیل به لحظه ای ماندگار شده که حالا از نمادهای فرهنگی و سینمایی است. آلونزو هریس، این پلیس فاسد بعد از اینکه می بیند همه به او پشت نموده اند دچار یک فروپاشی حماسی و تأثیرگذار می گردد. لحظه ای واقعا بزرگ و تکان دهنده که دنزل واشنگتن در آن با هنرمندی تمام جملاتی حیرت انگیز به زبان می آورد و بازی بی نظیری به نمایش می گذارد.

واشنگتن به خاطر این فیلم یکی از اسکارهایش را گرفت که واقعا حقش هم بود.

8. رودی (Rudy) - راز فورچون

• محصول: 1993
• نویسنده: آنجلو پیتزو
• کارگردان: دیوید انسپا
• بازیگران: شان آستین، جان فاورو، ند بیتی
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.5 از 10

توی این زندگی به جز خودت به کس دیگه ای لازم نیست چیزی رو اثبات کنی.

رودی یک فیلم حال خوب کن دوست داشتنی است که داستانی گرم و صمیمانه و تأثیرگذار روایت می نماید. رودی با بازی شان آستین پسر جوانی است که از بچگی رؤیای تبدیل شدن به یک بازیکن راگبی حرفه ای را در سرش می پروراند و بعد از کوشش های شبانه روزی بسیار و به در بسته خوردن، در مقطعی ناامید شده و می خواهد همه چیز را کنار بگذارد.

در این لحظه، فورچون (چارلز اس داتون) به رودی یادآوری می نماید که داشته هایش را نادیده نگیرد چون لازم نیست به کسی چیزی را ثابت کند، فقط کافی است خودش را باور داشته باشد. صحبت های فورچون به حدی تأثیرگذار و انگیزه دهنده است که نه تنها رودی را به ادامه جهت وا می دارد بلکه مخاطبان را هم به زندگی امیدوار می نماید.

9. انتقام جویان: جنگ ابدیت (Avengers Infinity War) - تایتان

• محصول: 2018
• نویسنده: کریستوفر مارکوس، استیفن مک فیلی
• کارگردان: جو و آنتونی روسو
• بازیگران: رابرت داونی جونیور، جاش برولین، اسکارلت جوهانسون
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.4 از 10

بالاخره دست از همه این کارا می کشم و استراحت می کنم، طلوع آفتاب رو تماشا می کنم که به جهانی قدردان می تابه. سخت ترین و دشوارترین انتخاب ها احتیاجمند قدرتمندترین اراده هاست.

تانوس به جرئت برترین و تأثیرگذارتین شخصیت منفی جهان سینمایی مارول است. شخصیتی دقیق، قدرتمند، حسابگر و حتی در جاهایی همدلی برانگیز که انگیزه های جالبی هم داشت. به خاطر همین ویژگی ها بود که ترسناک تر و باورپذیرتر به نظر می رسید. در جایی از فیلم او درباره منطق دیوانه وارش صحبت می نماید و می گوید که چرا می خواهد نیمی از حیات را از بین ببرد، و یکی از مجذوب نماینده ترین مونولوگ های جهان سینمایی مارول را تقدیم سینمادوستان می نماید.

10. جواهرات تراش نخورده (Uncut Gems) - من این جوری برنده می شم

• محصول: 2019
• نویسنده: رونالد برانستین، جاش سفدی، بنی سفدی
• کارگردان: جاش سفدی، بنی سفدی
• بازیگران: آدام سندلر، ایدینا منزل، جولیا فاکس
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.4 از 10

من همچی آدمی ام خیلی خب؟ از اون قلچماق ها و ورزشکارها نیستم. روشم همینه. اینجوری برنده می شم. با کلی سگدو زدن و کار سخت کردن. چیزایی که به دست میارم با خرکاری و عرق ریختن نصیبم شده.

این فیلم پر از اضطراب و استرس و غیرمتعارف برادران سفدی یکی از برترین آثار سال 2019 بود. بازی آدام سندلر در نقش یک جواهرفروش مستأصل و درمانده به میزان اتمسفر تنش زای فیلم تأثیرگذار و تماشایی بود.

در این مونولوگ، هاوارد (سندلر) به گارنت شرح می دهد که چطور در این بازی خطرناک برنده می گردد. سخنانی درگیرنماینده که به بیننده فرصت می دهد تا وارد فکر عجیب وغریب هاوارد گردد و بفهمد چگونه و با چه سازوکاری نقشه هایش را می کشد.

11. ویل هانتینگ نابغه (Good Will Hunting) - حالا نوبت توئه رئیس

• محصول: 1997
• نویسنده: بن افلک، مت دیمون
• کارگردان: گاس ون سنت
• بازیگران: مت دیمون، رابین ویلیامز، بن افلک
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.3 از 10

من با خوندن چندتا کتاب لامصب نمی تونم درباره تو بفهمم و بشننامت. تا زمانی که خودت نخوای درباره افکارت و اینکه چه کسی هستی حرف بزنی من هیچی نمی تونم بفهمم ازت. و من استقبال می کنم از این قضیه، از اینکه سفره دلت رو باز کنی و حرف بزنی. ولی تو دلت نمی خواد همچی کاری کنی مگه نه رفیق؟ چون وحشت داری که ممکنه چه چیزایی بگی.

رابین ویلیامز واقعا یکی از اسطوره ها و بزرگان جهانی بازیگری بود. از نقش های کمدی گرفته تا درام، این بازیگر شگفت انگیز شخصیت های ماندگار زیادی خلق کرد و به سینمادوستان نشان داد. در طول فیلم بی نظیر و تماشایی ویل هانتینگ نابغه رابین ویلیامز تعدادی از برترین صحنه ها و مونولوگ هایش را به نمایش می گذارد که هر کدام ارزش بارها و بارها نگاه کردن دارند.

رابین ویلیامز در اینجا نقش شان مک گایر را بازی می نماید، روان شناسی خبره که مأمور می گردد تا به یک نابغه ریاضی آسیب دیده و زخم خورده به نام ویل هانتینگ (مت دیمون) یاری کند. بعد از اینکه ویل طبق عادت همیشگی خود با نبوغ و هوش حیرت انگیزش به این روان شناس حمله می نماید تا شخصیتش خرد گردد، شان بعد از مدتی تأمل و تفکر جوابش را در جلسه بعدی می دهد و چیزهایی می گوید که ویل را سر جایش می نشاند و به او می فهماند که با نبوغ و خواندن بی تعداد کتاب نمی تواند معنای واقعی زندگی و عشق و تعامل را درک کند.

12. رفقای خوب (Goodfellas) - گانگستر

• محصول: 1990
• نویسنده: نیکلاس پیلگی، مارتین اسکورسیزی
• کارگردان: مارتین اسکورسیزی
• بازیگران: ری لیوتا، رابرت دنیرو، جو پشی
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.7 از 10

تا جایی که یادم می آد، همواره دلم می خواسته که یه گانگستر باشم.

مارتین اسکورسیزی استاد ساختن فیلم های جنایی تماشایی و زیبا و درگیرنماینده ای است که خشونت و بی رحمی جهانی تبهکاران را روایت می نمایند. رفقای خوب کلاس درس ساختن اینجور فیلم هاست. بی علت نیست که این فیلم اسکورسیزی همواره به نام یکی از برترین فیلم های جنایی و یکی از تماشای ترین آثار او شناخته می گردد. نقش آفرینی هایی درخشان از یک تیم بازیگری درخشان در فیلم می بینیم، کسانی که همگی از کارکشته های این ژانر هستند؛ جو پشی، رابرت دنیرو و ری لیوتا.

مثل تمام فیلم های کلاسیک اسکورسیزی، راوی و قهرمان اصلی فیلم با نریشن ها و مونولوگ های مجذوب نمایندهش حکم راهنمای بیننده را دارد که دست او را می گیرد و پا به پای او می آید تا با جهان خونین جنایتکاران آشنا گردد. رفقای خوب پر است از دیالوگ ها و مونولوگ هایی که در خاطره و حافظه سینمادوستان حک شده، ولی مونولوگ ابتدایی فیلم همواره از محبوب ترین نقل قول های سینمایی بوده.

13. ارقام پنهان (Hidden Figures) - دستشویی

• محصول: 2016
• نویسنده: آلیسون شرودر، تئودور ملفی
• کارگردان: تئودور ملفی
• بازیگران: تاراجی پی. هنسون، کوین کاستنر، کریستن دانست
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.8 از 10

من مروارید ندارم. خدا می دونه که شما به سیاه پوستا اونقدری پول نمی دین که بتونن مروارید بخرن. من روز و شب مثل سگ اینجا دارم کار می کنم، خودم رو با قهوه سرپا نگه می دارم، قهوه ای که از تو یه قوری می خورم که هیچ کدومتون دلتون نمی خواد دست بزنید بهش. پس ببخشید اگه روزی چندبار احتیاج به دستشویی رفتن دارم!

ارقام پنهان که بر اساس داستانی واقعی ساخته شده داستان چند ریاضی دان سیاه پوست به نام های مری جکسون، کاترین جانسون و دوروتی واهان را روایت می نماید که در ناسا کار می کردند و نقشی کلیدی در برنامه های فضایی آمریما در دهه 50 میلادی ایفا می کردند.

شخصیت اصلی داستان کاترین (تاراجی پی. هنسن) است، زنی نابغه که به صورت دستی جهت سفینه فضایی را محاسبه کرد و به این طریق به جان گلن یاری کرد تا اولین انسان آمریکایی باشد که درو کره زمین می چرخد.

با وجود تمام ذکاوت و هوشی که خرج می نماید، با او مثل موجودی کمتر از انسان رفتار می نمایند چون سیاه پوست است. در این صحنه هنسون با یک نقش آفرینی قدرتمند حرف هایی می زند که به شرایط نژادپرستی حاکم بر محیط کار اشاره می نماید و می گوید که همکارانش چه برخورد ناشایستی داشته اند و او را جدای از جمع حساب می نموده اند و بعلاوه از قوانین محدودنماینده ای می گوید که او را محبور نموده که هر روز نیم مایل سفر کند تا به دستشویی برود.

14. حرامزاده های بی آبرو (Inglorious Basterds) - هانس لاندا

• محصول: 2009
• نویسنده: کوئنتین تارانتینو
• کارگردان: کوئنتین تارانتینو
• بازیگران: برد پیت، کریستوف والتز، دایان کروگر
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.3 از 10

موسیو لاپدیت، خطاب به خانواده و گاوهای شما می گم: براوو!

در حرامزاده های بی آبرو هانس لاندا با بازی فوق العاده کریستوف والتز یکی از برترین و مهم ترین شخصیت های منفی فیلم های کوئنتین تارانتینو است. تمام ویژگی های هانس لاندا از تکبر و نیشخندهایش گرفته تا استعاره ها و مدل حرف زدنش جوری است که هم از او متنفر می شوید و هم با تماشاش به وحشت می افتید.

صحنه ابتدایی فیلم همه چیز را درباره این شخصیت پلید و بدذات و فرصت طلب به ما می گوید. وقتی نفرتش از یهودی ها را با نفرت آدمیزاد از موش و موجودات موذی مقایسه می نماید، نمی دانیم چطور واکنش دهیم و فوری می فهمیم که با شخصیت عجیبی طرف هستیم که شبیهش را تا به حال هیچ کجا ندیده ایم.

15. جوکر (Joker) - چطوره یه جوک دیگه بگم، موری؟

• محصول: 2019
• نویسنده: تاد فیلیپس، اسکات سیلور
• کارگردان: تاد فیلیپس
• بازیگران: واکین فینیکس، زازی بیتز، رابرت دنیرو
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.4 از 10

بهت می گم چی سرت می آد! بلایی که حقته مرتیکه عوضی!

تاد فیلیپس و واکین فینیکس با یاری همدیگر پیروز شدند کاری را به پایان برسانند که به نظر غیرممکن می آمد؛ اینکه داستان شکل گیری جوکر را به شکلی خیره نماینده و ماندگار روایت نمایند. همان گونه که بتمن های نولان ریشه در واقعیت داشت، جوکری که واکین فینیکس بازی کرد انسانی باورپذیر و جدامانده از جامعه بود که تماشای زندگیش هم تکان دهنده بود و هم غم انگیز.

در صحنه های پایانی فیلم، آرتور فلک دیگر تمام و کمال شخصیت دومش یعنی جوکر را پذیرفته و رهایش نموده. حرف هایی که حین برنامه موری (رابرت دنیرو) می زند، حسابی خودش را خالی می نماید و تمام نفرت و کینه ای که درونش جمع شده را روی سر او می ریزد و بعد هم که گلوله ای در سر او شلیک می نماید.

16. شبکه اجتماعی (The Social Network) - خیانت

• محصول: 2010
• نویسنده: آرون سورکین
• کارگردان: دیوید فینچر
• بازیگران: جسی آیزنبرگ، اندرو گارفیلد، رونی مارا
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.7 از 10

بهتره حسابی خودتو آماده کنی و یه وکیل درست و حسابی بگیری رفیق. چون فقط واسه گرفتن اون 30 درصد نمی آم سراغت، می خوام همه چیز رو ازت بگیرم

حالا و بعد از ماجراهایی که سر زاکربرگ و شکستن حریم خصوصی کاربران فیس بوک پیش آمد ، وقتی به فیلم نگاه می کنیم حس وحال متفاوتی از آن می گیریم. مارک زاکربرگ حالا باید بداند که درست است که 1 میلیارد دلار رقم مجذوب نمایندهی است، ولی نباید در زندگی مردم سرک کشید و اطلاعاتشان را فروخت و اخبار جعلی منتشر کرد.

این فیلم دیوید فینچر به خوبی پیروز شد رشد غیرقابل تصور یکی از تأثیرگذارترین شبکه های اجتماعی جهان را به تصویر بکشد. فیلم نامه شبکه اجتماعی را آرون سورکین نوشت و برای همین پر است از دیالوگ های درجه یک و خوش ریتم و به یاد ماندنی.

یکی از تماشایی ترین و برترین لحظات فیلم جایی است که ادواردو متوجه می گردد مارک و شان پارکر دورش زده اند و سهام فیس بوک او را کاهش داده اند. ادواردو که حسابی عصبانی و دل شکسته شده مقابل دوست قدیمی اش می ایستد و غوغایی به پا می نماید.

17. بلید رانر (Blade Runner) - اشک در باران

• محصول: 1982
• نویسنده: همپتون فنچر، دیوید وب پیپلز
• کارگردان: ریدلی اسکات
• بازیگران: هریسون فورد، روتگر هاور، شان یانگ
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.1 از 10

من چیزهایی دیدم که شما آدم ها باورتون هم نمی شه. سفینه های جنگی که به آتش کشیده شدن و رو صورت های فلکی پرواز می کردن. امواجی رو تماشا کردم که توی تاریکی و نزدیکی های دروازه تنهوزر می درخشیدن. تمام این لحظات به مرور زمان فراموش می شن، مثل اشک هایی که زیر بارون می ریزیم.

عشق فیلم ها و سینمادوستان حرفه ای همواره این مونولوگ را جزء برترین مونولوگ های تاریخ سینما می شناسند. روتگر هاور که نقش روی بتی ضد قهرمان داستان را بازی می کرد و گفته شده که کل این صحنه را خودش بداهه پردازی نموده.

روی بعد از روبروه و رویارویی نهایی با ریک دکارد (هریسون فورد) حرف های عجیب و درگیرنماینده ای می زند که شاید هنوز هم معنای کاملش را درک ننموده باشیم. این رپلیکانت فیلسوف و متفکر درباره این مدیحه سرایی می نماید که چطور تمام کوشش ها و خاطرات و حتی موجودیت او پس از مدتی فراموش خواهد شد، مثل قطرات اشکی که زیر باران محو می شوند. جملاتی که روی می گوید مو به تن ما سیخ می نماید و هربار تماشایش کنیم باز هم تأثیر خودش را دارد.

18. شوالیه تاریکی (The Dark Knight) - تو من رو کامل می کنی

• محصول: 2008
• نویسنده: کریستوفر نولان، جاناتان نولان
• کارگردان: کریستوفر نولان
• بازیگران: کریستین بیل، هیث لجر، مایکل کین
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 9 از 10

من که نمی خوام تو رو بکشم. بدون تو چیکار کنم آخه؟ نه نه…تو، منو کامل می کنی. تو به چشم بقیه آدما یه موجود عجیب الخلقه ای، مثل خودم. الان احتیاج دارن بهت، ولی به محض اینکه کارشون باهات تموم شه می ندازنت کنار و مثل جذامی ها باهات رفتار می کنن. اصول اخلاقی و قوانینی که دارن یه شوخی بی مزه س چون به هیچی بند نیست.

درباره نقش آفرینی حیرت انگیز هیث لجر چیزی نمانده که نگفته باشند. جوکری که او بازی کرد احتمالا ماندگارترین جوکر سینماست که حقیقتا بی مانند و مثال زدنی خواهد ماند.

جوکر هیث لجر لحظات و دیالوگ ها و مونولوگ های مجذوب نماینده کم ندارد. کافی است به شکلی اتفاقی هر کدام از صحنه هایی که او حضور دارد را انتخاب کنید و ببینید چه جملات و حرف های هیجان انگیزی ردوبدل می گردد. از شرحات متنقاقضش درباره زخم روی لبش که انگار بسته به موقعیت تغییر می نماید گرفته تا بگومگوهایش با بتمن. ولی صحنه ای که احتمالا تمام طرفداران فیلم روی آن اتفاق نظر دارند، همین بازپرسی جوکر است.

شوالیه تاریکی کریستوفر نولان با این صحنه به نقطه اوجی رسید که هرگز تکرار نشد و حتی فینال فیلم هم نتوانست جایگاهی بالاتر از آن قرار بگیرد. همه چیز این صحنه شگفت انگیز است.

19. وکیل مدافع شیطان (The Devils Advocate) - خدا دوست داره تماشا کنه

• محصول: 1997
• نویسنده: جاناتان لمکین، تونی گیلروی
• کارگردان: تیلور هکفورد
• بازیگران: آل پاچینو، کیانو ریوز، شارلیز ترون
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.5 از 10

بذار یه کم اطلاعات دسته اول درباره خدا بهت بدم. خدا خوشش می آد تماشا کنه. هی دلش می خواد سر به سر آدما بذاره. بهش فکر کن. اون به آدما غریزه داده، این هدیه و موهبت خارق العاده رو درونتون گذاشته. بعدش چیکار می کنه؟ قسم می خورم فقط به خاطر تفریح و لذت خودش، برای اینکه شوخی های کیهانی مخصوص خودش رو راه بندازه و بشینه بخنده، می آد یه سری قوانین مخالف همون غرایز می ذاره. خنده دار ترین موقعیت تمام تاریخه. بهتون میگه حق دارید نگاه کنید، ولی نباید دست بزنید. حالا دست زدید عیب نداره، ولی مزه ش نکنید. مزه ش کنید ولی دیگه قورتش ندید. بعد همین طور که شما عین بدبختا دارید از این پا به اون پا می پرید خدا نشسته و از ته دل قهقهه می زنه! اون یه خالق سادیسته! یه صاحبخونه ای که هیچ وقت حضور نداره. همچین کسی رو بپرستم؟ هرگز!

آل پاچینو استاد خلق صحنه های حیرت انگیز این چنینی است. تقریبا در همه فیلم های مهمی که بازی نموده یک لحظه توفانی دارد که در آن مونولوگ هایی آتشین می گوید و همه را به تحسین خودش وادار می نماید. وکیل مدافع شیطان یکی از آن هاست.

کسانی که فیلم را دیده اند می دانند که در نوبت های بعدی تماشا، بی صبرانه انتظار می کشیم تا به این صحنه به خصوص و افشاگری مجذوب نماینده فیلم برسیم و حرف های جان میلتون/شیطان را از زبان آل پاچینوی بزرگ بشنویم و کیف کنیم.

20. رستگاری در شاوشنک (The Shawshank Redemption) - صحبت های رد پیش از آزادی

• محصول: 1994
• نویسنده: فرانک دارابونت
• کارگردان: فرانک دارابونت
• بازیگران: مورگان فریمن، تیم رابینز، کلنسی براون
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 9.3 از 10

روزی نیست که احساس حسرت و پشیمونی نکنم. نه به خاطر اینکه اینجام، یا چون شما فکر می کنید که باید پشیمون باشم. به گذشته که نگاه می کنم می بینم چه جور آدمی بودم اون موقع: یه بچه بی عقل و احمق که مرتکب اون جنایت وحشتناک شد. دلم می خواد با اون پسربچه حرف بزنم، سر عقلش بیارم و بهش بگم اوضاع چجوریه. ولی نمی تونم. اون بچه خیلی وقته که دیگه نیست، و این پیرمردی که جلوتون نشسته تنها چیزیه که ازش باقی مونده. مجبورم با این واقعیت کنار بیام. اصلاح شده؟ این فقط یه کلمه مسخره است. پس مثل همواره اون مُهرت رو بکوب رو برگه من و انقد وقتم رو تلف نکن. چون واقعیتش رو بخوای، دیگه ذره ای برام اهمیت نداره.

این تک گویی و مونولوگ به قدری تأثیرگذار بود که رد را به آزادی رساند. دیگر چه چیزی ضروری است بگوییم؟ رد، این زندانی دوست داشتنی که زندگیش بعد از رفاقت با اندی دوفرین برای همواره عوض می شد، نوبت های قبلی که جلو این کمیته می نشست با اضطراب و نگرانی سعی می کرد جملاتی ردیف کند و بگوید اصلاح شده و آمادگی حضور در جامعه را دارد. ولی این بار از ته دلش حرف زد و چیزهایی گفت که سالیان درازی در سینه اش مخفی نموده بود.

21. ماتریکس (The Matrix) - آدم ها مثل ویروس هستن

• محصول: 1999
• نویسنده: لانا واچوفسکی، لیلی واچوفسکی
• کارگردان: لانا واچوفسکی، لیلی واچوفسکی
• بازیگران: کیانو ریوز، لارنس فیشبرن، کری ان ماس
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.7 از 10

دوست دارم واقعیتی رو که حین حضورم تو اینجا کشف کردم باهات به اشتراک بذارم. وقتی داشتم گونه شما رو طبقه بندی می کردم بهش رسیدم، فهمیدم که شما در اصل پستان دار نیستید. هر پستان داری روی این سیاره به شکلی غریزی به یه تعادلی با محیط اطرافش می رسه ولی شما انسان ها اینجوری نیستید. شما یه محیط رو اشغال می کنید و انقدر فراوری مثل می کنید و انقدر زیاد می شید که در نهایت تمام منابع طبیعی اون منطقه تموم می شه و تنها راه بقا براتون این میشه که برید یه جای دیگه پخش شید و یه محیط دیگه رو اشغال کنید. یه ارگانیسم دیگه هم تو این سیاره هست که از همین الگو پیروی می کنه. می دونی چه ارگانیسمی؟ ویروس. بشر مثل یه بیماریه، سرطان این سیاره. شما آدما مثل طاعون می مونید و ما درمانش هستیم.

مأمور نامیت (هوگو ویوینگ) شخصیت منفی ماتریکس است، ولی واقعا اگر به حرف هایش فکر کنیم می فهمیم حق دارد. الگوی رفتاری ما آدم ها تفاوت چندانی با ویروس ندارد. شرایط انفجاری جمعیت و منابعی که رو به اتمام است و سیاره ای که نظم طبیعی آن به هم ریخته، همگی میراث آدم ها و میل سیری ناپذیرشان برای بیشتر است. بچه های بیشتر، شهفرایندان بیشتر، نرخ تولد بیشتر، سرباز بیشتر.

22. خون به پا خواهد شد (There will Be Blood) - نفرت

• محصول: 2007
• نویسنده: پل توماس اندرسون
• کارگردان: پل توماس اندرسون
• بازیگران: دنیل دی لوئیس، پل دینو، سیاران هیندس
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.2 از 10

گاهی وقت ها به آدما نگاه می کنم و می بینم هیچ چیز دوست داشتنی ای توشون پیدا نمیشه. دلم می خواد انقدر پول جمع کنم که بتونم از همه دور شم. بدترین ویژگی های آدما رو می بینم، لازم نیست لایه ظاهریشون رو کنار بزنن تا ذات کثیفشون رو ببینم. جلو چشممه واضح. نفرتی که ازشون دارم طی سالیان متعدد درونم جمع شده، ذره ذره.

در طول فیلم خون به پا خواهد شد اطلاعات زیادی از گذشته و زندگی دنیل پلین ویو به دست نمی آوریم، ولی نفرت و خشم و عطشش را به خوبی درک می کنیم. تک تک حرکات او نشان از نفرتی عمیق دارد و میلی خستگی ناپذیر برای بردن و شکست دادن تمام رقبا. به جز این صحنه که کمی از درونیاتش می گوید، ما فرصتی پیدا نمی کنیم که بفهمیم چه در سر پیچیده این مرد می گذرد، ولی می دانیم که بهتر است سر راهش قرار نگیریم.

23. هفت (Seven) - خطابه جان دو

• محصول: 1995
• نویسنده: اندرو کوین واکر
• کارگردان: دیوید فینچر
• بازیگران: مورگان فریمن، برد پیت، کوین اسپیسی
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.6 از 10

فقط تو یه جهانی به گند کشیده شده مثل جهانی ماست که خیلی عادی به همچین آدمایی می گن بی گناه، انگار نه انگار که چه کثافت کاریایی می کنن. مشکل هم همینجاست. تو هر گوشه و کناری داریم می بینیم که یه گناه کبیره داره انجام می شه، توی هر خونه ای هست، و ما عین خیالمون نیست و اجازه می دیم اتفاق بیفته. تحملش می کنیم چون یه چیز عادی شده، یه اتفاق روزمره و غیرمهم. صبح و ظهر و شب از کنارش رد می شیم. ولی دیگه نه، دیگه از این خبرا نیست. من دارم یه الگو ایجاد می کنم تا همه این آدما آینه عبرت بشن. کاری که من کردم قراره تا ابد بهش پرداخته بشه و روش مطالعه کنن و خیلی ها هم دنباله رو این روش می شن.

جان دو (کوین اسپیسی) یک قاتل سریالی معمولی نبود. آدمی متعصب که عقیده داشت باید زمین را از گناه و پلیدی پاک کرد و جامعه مدرن به قهقرا رفته را نجات داد. تفکری خطرناک که این روزها هم شبیه ش را دور و برمان می بینیم و به نظر می رسد دارد توسعه پیدا می نماید.

24. باشگاه مشت زنی (Fight Club) - فرزندان میانی تاریخ

• محصول: 1999
• نویسنده: جیم اولز (بر اساس رمانی از چاک پالانیک)
• کارگردان: دیوید فینچر
• بازیگران: ادوارد نورتون، برد پیت، هلنا بونهم کارتر
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.8 از 10

من قدرتمندترین و باهوش ترین مردهای کل جهان رو تو باشگاه مشت زنی می بینم. این همه پتانسیل تو همه هست و می بینم که چجوری تلف می شه. لعنتی، کل مردای یه نسل مشغول این شدن که بنزین بزنن برای بقیه، پیشخدمتی رستوران بکنن. برده های عصر مدرن. تبلیغات باعث شده که ما هی کل زندگی مون دنبال ماشین های شیک و لباسای گرون قیمت بدوییم. سر شغل هایی می ریم که ازش متنفریم تا پول در بیاریم و پرت وپلاهایی بخریم که بهشون احتیاجی نداریم. ما فرزندان میانی تاریخ هستیم. نه هدفی داریم نه جایگاهی. تو هیچ جنگ بزرگی شرکت نکردیم. هیچ رکود بزرگی رو تجربه نکردیم. جنگ بزرگ ما یه جنگ روحی و معنویه…رکود بزرگمون همین زندگی بی هدفیه که داریم. همه مون با تماشا کردن برنامه های تلویزیونی بزرگ شدیم، برنامه هایی که بهمون القا کردن یه روز همه مون میلیونر و ستاره راک و چهره های سینمایی می شیم. ولی می دونیم که قرار نیست همچین اتفاقایی بیفته، و کم کم داریم اینو می فهمیم. و به خاطرش خیلی خیلی عصبانی هستیم.

طبق قانون اول و دوم باشگاه مشت زنی ما نباید این خطوط را می نوشتیم و شما هم نباید آن ها را می خواندید. ولی دیگر کاری است که شده، و باشگاه مشت زنی از برترین فیلم های کل جهان و تاریخ است و ما هر کاری کنیم نمی توانیم از حرف زدن درباره اش دست بکشیم.

25. ارباب حلقه ها: یاران حلقه (The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring) - حرف های گندالف به فرودو

• محصول: 2001
• نویسنده: فرن والش، فیلیپا بوینز، پیتر جکسون
• کارگردان: پیتر جکسون
• بازیگران: ایان مک کلین، ویگو مورتنسن، الایجا وود
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.8 از 10

تمام کسانی که تو چنین دوره و زمانه ای زندگی می کنن آرزو دارن که کاش همه چیز جور دیگه ای بود. ولی تصمیمش با اونا نیست. ما فقط می تونیم تصمیم بگیریم که با زمانی که در اختیارمون گذاشتن چه کارهایی بکنیم. به جز شر و پلیدی نیروهای دیگه ای هم تو این جهان حضور دارن فرودو. مقدر بوده که بیلبو حلقه رو پیدا کنه، که یعنی رسیدنش به دست تو هم از قبل مقدر شده بود. اینکه اتفاقها یه هدف و نظمی دارن به آدم قوت قلب می ده.

درباره ارباب حلقه های شگفت انگیز پیتر جکسون چه می توان گفت که حق مطلب را ادا کند؟ درباره نقش آفرینی خارق العاده ایان مک کلین در قامت گندالف چطور؟ حتما شما هم الان صدای او را می شنوید که در تاریکی های معدن موریا روبه روی فرودو نشسته و جملات تأثیرگذارش را می گوید. سِر ایان مک کلین بازیگر نقش گندالف نبود، انگار همان چیزی بود که در سر تالکین خلق شد و حالا تجسم یافته بود.

26. پالپ فیکشن (Pulp Fiction) - سخنان پایانی جولز

• محصول: 1994
• نویسنده: کوئنتین تارانتینو
• کارگردان: کوئنتین تارانتینو
• بازیگران: جان تراولتا، ساموئل ال. جکسون، اوما تورمن
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.9 از 10

یه تیکه از انجیل هست که حفظش کردم: جهت انسان پرهیزگار از هر جهت با بی عدالتی خودخواهان و ظلم مردان پلید پر شده. هر آنکه به نام خیرخواهی و انگیزه نیکو، چوپان ضعفا باشد و آنان را از دره تاریکی گذر دهد شامل لطف خدا خواهد شد. چون او حقیقتا حامی و محافظ برادرانش است و گمراهان را راهنمایی می نماید. برای انتقام از کسانی که برادرانم را زخم زدند و نابودشان کردند با خشمی فراگیر بر سر شما نازل خواهم شد. و هنگامی که انتقامم را بر تو نازل می کنم خواهی دانست که من خداوند هستم خب… من این پرت و پلاها رو سال هاست که هی می گم.

هر کسی اینا رو از من می شنید می فهمید که کارش تمومه. ولی هیچ وقت کامل بهش فکر ننموده بودم که چه معنی و مفهومی داره. فقط فکر می کردم یه چیز خیلی خفن و ترسناکه و وقتی قبل کشتن کسی بهش می گم حس خوبی می ده. ولی امروز صبح چیزایی دیدم که منو به فکر وا داشته.

می دونی، حالا با خودم فکر می کنم: شاید معنیش این باشه که تو انسان پلید داستانی، و من انسان پرهیزگار. و این تفنگ 9 میلیمتری که دستمه…این نقش چوپان رو داره که از تن لش پرهیزگارم تو دره تاریکی محافظت می کنه. شاید هم معنیش این باشه که تو انسان پرهیزگاری و من چوپان، و این جهانست که سیاه و پلید و خودخواهه. دوست دارم اینجوری فکر کنم، ولی واقعیت این نیست. واقعیت اینه که تو از ضعفایی، و من نماد ظلم و ستم مردان پلید. ولی دارم سعیم رو می کنم، خیلی سخت دارم سعیم رو می کنم که چوپان باشم.

فرقی نمی نماید اولین بارتان است که پالپ فیکشن را می بینید یا دهمین بارتان، فصل پایانی فیلم و سخنان جولز همواره مو به تن آدم سیخ می نماید. از آن هیجان های دلچسبی سراغمان می آید که شاید مدت هاست با فیلم دیگری تکرار نشده.

27. جنگوی زنجیرگسسته (Django Unchained) - جمجمه

• محصول: 2012
• نویسنده: کوئنتین تارانتینو
• کارگردان: کوئنتین تارانتینو
• بازیگران: جیمی فاکس، کریستوف والتز، لئوناردو دی کاپریو
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.4 از 10

من کل زندگیم رو اینجا تو کندی لند گذفرایندم و دورم رو یه عالمه آدمای سیاه پوست پر نموده بود. هر روز اونا رو می دیدم و فقط یه سؤال تو فکرم بود. چرا اونا ما رو نمی کشن؟ دقیقا همونجا روی اون ایوون بن ریش پدرمو با یه تیغ تیز اصلاح می کرد، سه بار در هفته و برای پنجاه سال. خب اگه من جاش بودم، با همون تیغ گلوی لامصب پدرمو می بریدم و پنجاه سال بردگیش رو نمی کردم. ولی اون هیچ وقت اینکار رو نکرد. چرا؟

می دونید علم جمجمه شناسی برای درک تفاوت بین دو گونه حیاتیه. تو جمجمه این آفریقایی که اینجاس، منطقه مربوط به تسلیم شدن و اطاعت کردن بزرگتر از بقیه آدمای روی کره زمینه. اگه این جمجمه رو آنالیز کنید، متوجه می شین که سه تا فرورفتگی معین داره. حالا اگه جمجمه آیزاک نیوتون یا گالیله رو دستم گرفته بودم می دیدید که این سه فرورفتگی تو نقطه ای از جمجمه دیده می شدن که بیشتر مربوط به خلاقیت هستن. ولی این جمجمه بن پیره است، و بن پیره زیاد خودش رو درگیر خلاقیت نمی نموده. برای همین این فرورفتگی ها رو نقاطی ان مربوط به اطاعت و تسلیم شدن.

حالا پسر زرنگ، قبول دارم که حسابی باهوشی. ولی اگه این چکش رو بردارم و بکوبمش به جمجمه ات، می بینیم که تو هم دقیقا همین سه فرورفتگی رو همونجای کله ات داری که بن پیره داشت.

فصل حضور دکتر شولتز و جنگو سر میز شام کلوین کندی یکی از نفس گیرترین و مجذوب نماینده ترین بخش های جنگوی زنجیرگسسته و شاید کل فیلم های دهه پیش است. تنش و اضطرابی که ذره ذره اوج می گیرد و مخاطب را روی جایگاه میخکوب می نماید.

28. دیکتاتور بزرگ (The Great Dictator) - شما ماشین نیستید

• محصول: 1940
• نویسنده: چارلی چاپلین
• کارگردان: چارلی چاپلین
• بازیگران: چارلی چاپلین، پائولت گدارد، جک اوکی
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.4 از 10

خطاب به کسانی که صدای من رو می شنون می گم، ناامید نشد. رنجی که الان بر سر ما هوار شده گذراست و نتیجه تلخ اندیشی های مردانی است که از پیشرفت بشر می هراسند. نفرت انسان ها از بین خواهد رفت، و دیکتاتورها هم می میرند و قدرتی که به زور از مردم گرفتند به مردم باز خواهد گشت.

سربازها! خودتون رو تسلیم حیوان صفت ها و وحشی ها نکنید، کسانی که از شما نفرت دارند و به بردگی می گیرندتان، کسانی که زندگی شما را تحت سلطه خودشان در می آورند و به شما می گویند چه کار بکنید و چه کار نکنید و به چه فکر کنید و چه حسی داشته باشید! کسانی که از شما بیگاری می کشند و با شما مثل گله و دام برخورد می نمایند و همه را مثل گوشت دم توپ می بینند! شما دام نیستید! خودتان را در اختیار این آدم های غیرطبیعی قرار ندهید. مردان ماشینی با قلب های ماشینی و فکر های ماشینی! شما ماشین نیستید، شما دام نیستید بلکه انسان هستید! عشق به انسانیت درون قلب هایتان جاری است! شما نفرت نمی ورزید! فقط کسانی که کسی دوستشان ندارد نفرت می ورزند. سربازها! برای بردگی نجنگید، برای آزادی بجنگید!

شرح اضافه ای لازم نیست. کافی است این تک گویی بی نظیر را بارها و بارها بخوانید.

29. بوی خوش زن (Scent of a Woman) - دادگاه

• محصول: 1992
• نویسنده: بو گلدمن
• کارگردان: مارتین برست
• بازیگران: آل پاچینو، کریس او دانل، فیلیپ سیمور هافمن
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8 از 10

من که همواره این شکلی نبودم متوجهی؟ یه زمانی بود که منم می تونستم ببینم. و چه چیزهایی که ندیدم. پسرهایی مثل اینا، جوون تر از اینا. پسرایی که دستاشون از بدنشون قطع شده بود. ولی هیچی دلخراش تر از تماشا این نیست که روح یه نفرو مکوششی و ناقص کنید. هیچ اندام مصنوعی واسه یه روح زخم خورده وجود نداره.

فیلمی که بالاخره آل پاچینو را به اسکار رساند در خاطره خیلی از سینمادوستان به نام یک اثر تماشایی و ماندگار ثبت شده. لحظات به یادماندنی بوی خوش زن کم نیستند، از فریادهای من توی تاریکی ام پاچینو گرفته تا صحنه معروف پایکوبی او با دختر جوان. ولی حرف های انفجاری او حین دادگاه انتهایی فیلم چیزی است که همگی با شنیدن بوی خوش زن به یاد می آوریم.

30. گلادیاتور (Gladiator) - انتقامم رو خواهم گرفت

• محصول: 2000
• نویسنده: جان لوگان، ویلیام نیکلسون
• کارگردان: ریدلی اسکات
• بازیگران: راسل کرو، واکین فینیکس، کانی نیلسن
• امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.5 از 10

نام من ماکسیموس دسیموس مریدیوسه. فرمانده ارتش شمال، ژنرال گروهان فلیکس و خدمتکار وفادار امپراتور حقیقی ما، مارکوس اریلیوس. پدر پسری که به قتل رسیده، همسر زنی که کشته شده. و من انتقامم رو خواهم گرفت، تو این جهان یا جهانی بعدی.

داستان های انتقامی همواره مجذوب نماینده و پرکشش و تماشایی هستند، و گلادیاتور یکی از برترین داستان های انتقامی تمام دوران به شمار میرود. از بیست و یک سال پیش تا کنون سینمادوستان زیادی شیفته ماجراهای ماکسیموس و امپراتور پلید فیلم شدند و هنوز هم با تماشاش کلی لذت می بریم.

این رویارویی زودهنگام بین قهرمان و ضدقهرمان ماجرا از چند جهت اهمیت دارد و مجذوب نماینده است. ماکسیموس که بعد از خیانت کومودوس (واکین فینیکس) زخم خورده و همه چیزش را از دست داده، حالا گلادیاتوری محبوب شده و کومودوس از همه جا بی خبر بی آنکه بداند چه کسی مقابلش ایستاده و نقاب زرهی گذاشته، اصرار می نماید که با امنبع: دیجیکالا مگ